یکشنبه، آذر ۰۷، ۱۳۸۹

پاييز بي باران

لعنت به شهري كه آلودگي هواش از تو موندگارتره.


۱۹ نظر:

ف@طمه گفت...

آره همه چی موندگارترن تا بودن اون....

Amir Ali گفت...

لعنت به اوني كه هواش موندگارتر از آلودگي اين شهر لعنتيه!!

فاطمه گفت...

یاد این شعرمولانا می افتم که ناظری چه سوزناک خونده:حقا که غمت از تو وفادار تر است

بهار (خونه ی دل ) گفت...

سلام
ممنون که به خونه ی دل اومدی دوست من

rampole گفت...

(مرسی ، همین کارم می کنم)

لعنت؟ سگ سیاه بگــ..ـاد این مقولات رو کلّاً

پرده ای از نت های یخ زده گفت...

لعنت....زیبا بود...

م.م. گفت...

سلام.منم مثل خودت یه پسر24ساله م.یه زمانی تو همین بلاگ اسپات وبلاگ داشتم.اسمش من و آن بود.بیشتر واسه رسوندن حرفام به کسی که دوسش داشتم بود.اما با رفتنش دیگه ننوشتم.
میخوام بازم شروع کنم.اما این دفعه واسه خودم.دل خودم.با دیدن وبلاگت انگیزه نوشتن پیدا کرده م.
امیدوارم اگه مشکلی داشتم بتونم رو کمکت حساب کنم.
شاد باشی.
م.م.

بهار (خونه ی دل ) گفت...

واقعا !!!

shakiba گفت...

dokhtar/pesar to ke fogholadeiii

pouria m گفت...

ممنونم دوستان از لطفتون
م.م عزيز اگر كمكي از دستم بر بياد خوشحال ميشم انجام بدم

دانژه گفت...

حرف دلمو زدیا!

پري گفت...

يه بارون بياد هم آلودگي ميره هم ياد اون

وارش گفت...

اگر می خواهد مثل خفگی ماندگار باشد همان بهتر که نباشد...

ناشناس گفت...

و شهري كه لعنت از مهتابش مي باريد

حسين

absolution گفت...

پسر عاشق دستاتم
چی می نویسن...

absolution گفت...

sun is not shining...!

نگار گفت...

من هم می گویم لعنت!

parish گفت...

vaghean...
azun neveshteaye khundanie suzanande minvisia...

اقاقیا گفت...

چرا نیستید ؟!