باز دیروز شهر دوازده میلیون و هفتصد و نود و شش هزار و پانصد و چهل و سه نفری تهران خالی بود
بس که در سفری...
(م.مستور)
پ.ن: انتظار هميشه فولاد آبديده نميسازد
تنش گسيختگي من پايين است...
بس که در سفری...
(م.مستور)
پ.ن: انتظار هميشه فولاد آبديده نميسازد
تنش گسيختگي من پايين است...
۹ نظر:
انتظار فرسایش زندگی من است ...
مقومت1 چند شدی عموجون؟
2 رو اصلا پاس کردی؟
تنش و بیخیال،کرنشتو بیشتر کن
این شهر پر جمعیت بدجور خالیه!
فولاد شدن همیشه هم خوب نیست....هرچه مجکم تر شوی ناخالص تر می شوی...تا جائیکه دیگز از خودت چیزی باقی نمی ماند...همه ی وجودت می شود افزودنی هایی که برای محکم شدن به وجودت اضافه کرده ای...
انتظار آدم رو دیوونه می کنه،آبدیدگی اگر معنیش دیوانگیست،درسته!
تنش تسلیم من بالا رفته اما اصلاً چیز خوبی نیست انقدر آدمیزاد دیر بشکنه چون اگر بشکنه دیگه هیچ امیدی بهش نیست .
یکی از بهترین پست هات بود.
این پست مربوط به روزاییِ که آقا قم تشریف داشتند؟!!!
[لبخند بسیار بسیار ملیحم را که شکلکش موجود نیست تصور کن]
----------------------
بلاگت رو پسندیدم ، با وجود اینکه نقل قولهات عالیَن،مینیمالهایِ خودت زنده تر و کافی ترن!
می فهمی که...
انتظار باعث پیر کرنشی می شه و اگه زود به داد منتظر نرسی میشکنه
ارسال یک نظر