شنبه، مرداد ۰۹، ۱۳۸۹

وقتي سرت از خيالات، زيادي سنگين باشد...

همه جا تاريك است، كسي نيست، سرم چه شده؟ لابد در ايرلند جايش گذاشته ام. توي بار. بايد هنوز همانجا باشد، روي پيشخوان. مهم نيست، لياقتش همين بود.

از كتاب متن هايي براي هيچ (ساموئل بكت)

هیچ نظری موجود نیست: